|
|
|
سرنوشت دختري به نام «مليکا» در پرده ابهام
|
دريانيوز : پس از گذشت يک ماه از ماجراي دختر بچه اي به نام مليکا که پدرش او را از کشور آلمان به ايران منتقل کرده بود و با شکايت مادر اين دختر پرونده اي در دادسراي جنايي تشکيل شده بود ، با تحويل اين کودک به مادرش ، پدر وي اکنون خواستار احقاق حقوق قانوني خود از سوي مسوولان قضايي است.
|
|
|
، 17:57 / کد خبر: 656 / تعداد بازدید: 724
|
|
سرنوشت دختري به نام «مليکا» در پرده ابهام
دريانيوز : پس از گذشت يک ماه از ماجراي دختر بچه اي به نام مليکا که پدرش او را از کشور آلمان به ايران منتقل کرده بود و با شکايت مادر اين دختر پرونده اي در دادسراي جنايي تشکيل شده بود ، با تحويل اين کودک به مادرش ، پدر وي اکنون خواستار احقاق حقوق قانوني خود از سوي مسوولان قضايي است. وقتي تلفن تحريريه به صدا درمي آيد، مرد جواني از آن سوي خط تلفن از درد و رنجي که متحمل شده ، حرف مي زند و سرانجام با بغضي که آزارش مي دهد ، مدام از دختر 4 ساله اش مليکا مي گويد ؛ دختر بچه اي که وقتي پدر و مادرش با هم اختلاف پيدا کردند ، به ايران منتقل شد و سپس با شکايت مادر در شعبه دوم دادياري دادسراي جنايي تهران ، پدر دستگير و فرزند 4 ساله او به نام مليکا تحويل همسرش شد. پس از يک گفتگوي نه چندان طولاني ، او روز بعد به دفتر روزنامه آمد با انبوهي از اسناد و مدارک و نامه اي خطاب به رئيس قوه قضاييه ، مبني بر جلوگيري از خروج فرزند 4 ساله اش از کشور که اکنون سرنوشت او در هاله اي از ابهام قرار گرفته است.
اختلاف در آلمان
خود را احمد شيرازي معرفي کرده و مي گويد: در سال 79 از طريق بستگانم با دختري به نام شيلا ازدواج کردم و چون براي درمان جانبازي سالها در کشور آلمان سکونت داشتم ، به اتفاق عازم اين کشور شديم و با متولد شدن دخترم مليکا ، احساس مي کرديم مي توانيم غم غربت را از خود دور کنيم اما وقتي مليکا 2 ساله شد ، اختلاف من و شيلا بالا گرفت. او توجه خاصي به خانواده نداشت و تحت تاثير فرهنگ اين کشور قرار گرفت و اين موضوع موجب اختلاف ميان ما شد. پس از طرح شکايت در يکي از دادگاه هاي هامبورگ ، قرار شد فرزندم نزد مادرش باقي بماند و من نيز هر هفته او را ملاقات کنم. پس از صدور اين حکم ، همسرم ديگر حتي به مليکا هم توجه نمي کرد تا اين که پس از 2 سال احساس کردم اگر فرزندم در آلمان بماند ، رفتارهاي او برايم قابل تحمل نخواهد بود. اين بود که در آخرين ملاقات ، براي نجات فرزندم او را به کشور منتقل کردم اما همسرم پس از حضور در کشور عنوان کرد فرزندم را ربوده ام ، در حالي که يک پدر هيچگاه قادر به ربودن فرزندش نيست. وي افزود: با وجود آن که دادگاه حکم کرده است که فرزندم را ببينم ، اما همسرم و خانواده اش عملا مانع از ديدار من و فرزندم مي شوند و بيم آن دارم که فرزندم به صورت غيرقانوني از کشور خارج شود. پدر دختر 4 ساله در ادامه گفت : درخواست من به عنوان يک جانباز جنگ تحميلي از آيت الله هاشمي شاهرودي ، رياست محترم قوه قضاييه اين است که دعاوي خانوادگي ما طبق موازين شرع و قانون انجام شود زيرا به عنوان يک پدر اين حق را براي خود قائل هستم که فرزندم براساس سنتها و باورهاي اسلامي در ايران بزرگ شود و از ايجاد ابهام در سرنوشت فرزند 4 ساله ام که در به دنيا آمدن خود هيچ اختياري نداشت ، جلوگيري شود.
|
|
|
|